امیروزسافت, دانلود رایگان نرم افزار و مقالات تخصصی پیراپزشکی . . . amiroozsoft

دانلود سریع و معرفی نرم افزار و مقالات تخصصی پیراپزشکی

امیروزسافت, دانلود رایگان نرم افزار و مقالات تخصصی پیراپزشکی . . . amiroozsoft

دانلود سریع و معرفی نرم افزار و مقالات تخصصی پیراپزشکی

هنگام اعدام شهلا جاهد در جلوی زندان اوین چه خبر بود

http://s1.picofile.com/file/6206662972/shahla_jahed_Fixd.jpg

یک ربع به ساعت 4 مانده است و هوا کمی سوز دارد. از تاکسی پیاده شده و از فاصله‌ای نه چندان دور جمعیت اندکی را می‌بینم که زیر آسمان تاریک چشم انتظار اولیای دم و خرمشاهی وکیل پرونده مانده‌اند. با پیاده شدن من از ماشین نگاه‌ها دوباره به سمت در ندامتگاه اوین باز می‌گردد.

مادر شهلا با چهره‌ای مضطرب روی زیرانداز نشسته و مدام ذکر می‌گوید. دور او را عده‌ای زن که از چهره بعضی از آنها به خوبی می‌توان داشتن نسبت نزدیک با متهم را دید گرفته‌اند و مشغول زمزمه کردن زیر لب هستند. دو قوطی آب معدنی و یک فلاسک چای کنار زن پیر به حالت واژگون روی زیرانداز افتاده است.


نجواها فقط محدود به چند زنی که دور مادر شهلا را گرفته‌اند نیست و چند خبرنگاری که برای گزارش ماجرا و تقلا در جهت گرفتن رضایت از اولیای دم مقتول در گروه‌های کوچک چند نفره دور هم جمع شده‌اند نیز حرف‌هایی را رد و بدل می‌کنند که محور بیشتر آنها گمانه‌زنی درباره احتمال بخشش خدیجه جاهد است.

ساعت حدود 4:50 است که خرمشاهی از دور پیدا می‌شود. چهره او که نسبتا بشاش است احتمال شنیدن خبرها را از فرجام دیگر این پرجنجال‌ترین پرونده تاریخ کیفری ایران تقویت می‌کند. خرمشاهی، وکیل پایه یک دادگستری که بیش از هشت سال از وقت خود را صرف دفاع از متهم این پرونده کرده است، می‌گوید به گرفتن رضایت از اولیای دم امیدوار است.


به فاصله کوتاهی خودروی دیگری در محل حاضر می‌شود. این بار یک مسئول قضایی است که می‌خواهد نامش فاش نشود. او رابطه گرمی با افرادی که از او خواهش می‌کنند تا تمام تلاش خود را برای بخشش متهم بکند برقرار کرده و به آنها می‌گوید من در هیچ پرونده‌ای به محل اجرای حکم نمی‌روم اما به‌طور ویژه امروز به محل آمده ام و تلاش خودم را می‌کنم تا رضایت اولیای دم را بگیرم.


عقربه ساعت روی 5:10 ایستاده است که اتومبیلی با نور پایین خود را به مقابل در فلزی زندان می‌رساند وخبرنگارها به سمت آن هجوم می‌برند.


قاضی جابری، دادیار اجرای احکام دادسرای جنایی تهران است. به غیر از خبرنگارها چند نفر دیگر هم به سمت این اتومبیل هجوم می‌برند تا احتمالا اخباری غیر رسمی اما مستند را از نظر اولیای دم درباره اجرای این حکم بشنوند.قاضی جابری خوش وبشی با دیگران می‌کند و در باز شده و به داخل می‌رود.گفت‌وگوها حول و حوش این می‌چرخد که اگر اولیای دم مقتول تا سر زدن آفتاب در محل حاضر نشوند اجرای حکم به عقب می‌افتد و هنوز خبری از آنها نشده است.

برای بهتر باز شدن بلاگ توصیه میشود که از مرورگر fire fox استفاده شود

در صورت باز نشدن ادامه مطلب,روی ادامه ی مطلب کلیک راست کرده و بر روی open in new tab کلیک کنید تا به ادامه ی مطلب بروید



اما در این میان حرفی به‌طور خیلی آهسته از یک منبع آگاه نقل قول می‌شود. اولیای دم زیر پل ولایت مقابل اوین داخل یک پژو پارس نشسته و محوطه را زیر نظر‌ دارند.


آنها منتظر گرفتن جواب مثبت برای ورود به زندان هستند. نگاه من و علی وسلیمان و چند نفر دیگر به تاریکی زیر پل دوخته می‌شود. یک اتومبیل پلیس هم در نقطه‌ای کور در زیر پل مشغول چشمک زدن است. ساعت 25 : 5 است که پژو پرشیای سفید رنگ با سرعت به سمت زندان نزدیک می‌شود ولوله‌ای مقابل در ورودی به پا می‌شود. مادر شهلا از جا بلند شده و خود را روی ماشین می‌اندازد. قرآنی در دست دارد و با گذاشتن‌آن جلوی اتومبیلی که ناصرمحمدخانی، دو برادر و مادر لاله داخلش نشسته‌اند ضجه می‌زند و تقاضای عفو می‌کند. خواهرهای شهلا هم از سرنشینان این خودرو می‌خواهند که به خواهش‌های آنها گوش دهند. ماموران به خانواده شهلا نزدیک شده و آنها را از جلوی اتومبیل کنار می‌کشند. مادر شهلا خود را مدام روی زمین می‌کوبد و با لهجه آذری‌اش «ابوالفضل، ابوالفضل» می‌گوید.


عبدالصمد خرمشاهی هم گوشی موبایل خود را به همکارش سپرده و داخل می‌شود. پیامکی از داخل زندان می‌رسد که حکم تا 5 دقیقه دیگر اجرا می‌شود. دقایقی بعد و راس ساعت 5:45 پیامکی دریافت می‌شود که آتش امید را کاملا خاموش می‌کند.


کسی چیزی نمی‌گوید. کسی پرده پنجره اوین را کنار زده و به بیرون سرک می‌کشد. 10 دقیقه‌ای طول می‌کشد تا خرمشاهی از زندان خارج می‌شود: « شهلا چیز خاصی نگفت. برادر مقتول صندلی را از زیر پایش کشید. متاسفم.»


مادر شهلا با کمک پسر خواهرش و خواهرش از روی زمین بلند می‌شود و از زندان دور می‌شود.


سرما در فضا احساس می‌شود، سرمایی بیشتر از حد معمول یک صبح پاییزی.


با امیروزسافت amiroozsoft هم سر گرم شوید و هم به راحتی فقط دانلود کنید


به قول معروف: تا مارو دارین سرگرمی و دانلود کم ندارین.
حتما نظر بدین تا در راستای پیشنهادات شما معایب خودمونو برطرف کنیم
با تشکر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد