ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ژورنال دکوراسیون و طراحی داخلی منازل این
به شرح محتویات این پک می پردازیم :
- دکوراسیون داخلی و معماری داخلی با دهها تصویر از گچبری و نور مخفی در سقف
- طراحی و معماری دکوراسیون داخلی مبلمان و چیدمان ، پلان سالن ، اتاق خواب از اروپای شرق
- دکوراسیون های فانتزی ، چگونگی طراحی و اجرای دکورسازی سریع ،آسان و کم هزینه در تمام منزل
- صناصع چوبی شامل صدها طرح بوفه ، کمد ، صندلی ، مبلمان ، میز و ...
- طراحی رنگ ، دکوراسیون داخلی مکانهای کوچک و آپارتمانها با توضیحات کامل و مبسوط از صدها طرح متنوع درب چوبکاری از ترکیه
- طرح های آلمان معماری ، مجموعه دو ژورنال بسیار زیبا و وزین ، بهترینهای معماری داخلی و دکوراسیون و پلان اجرایی
- نورپردازی و تزئینات شهری توسط لوله نئون در صدها طرح متنوع نور پردازی شهری
-ساخت ابزارهای کار شده در سقف ، دیوار ، کاغذ دیواری ، پارکت ، طراحی قفسه های چوبی در دیوار
- کمد ، پرده گلچین ، چندین ژورنال شکیل از اروپا
- دربهای چوبی : مجموعه دهها درب بسیار متنوع درب بسیار وزین
- گچبری ، نمونه های متنوع گچبری ( ستون های رومی ) ، نما ، گچبری داخلی
- طراحی ادارات و مکانهای عمومی اتاق کنفرانس ، مدیریت ، جداسازی ها و ...
- معماری مکانهای کار ، ادارات ، نماهای خارجی ، پلان ، موزه ها ، دانشگاه ها ، مراکز خرید ، سالن های همایش و ...
- بررسی مجموعه هاسه گاوا از معماران خوش فکر معاصر ژاپن
- چگونگی طراحی و اجرا و دکورسازی سریع ، آسان و کم هزینه در تمام منزل
- مبلمان اداری شامل صدها طرح متنوع از مبلمان اداری ، پارتیشن بندی ها ، میزهای کامپیوتری و ... از ترکیه
- طراحی رنگ ، دکوراسیون داخلی مکانهای کوچک و آپارتمانها با توضیحات کامل و مبسوط
- معماری : مجموعه دو ژورنال بسیار وزین ، بهترینهای معماری داخلی و دکوراسیون و پلان اجرایی
-
معماری و طراحی داخلی ، مکانهای پزشکی ، بیمارستان و مطب ها ، مطب جراحی
پلاستیک ، چشم پزشکی ، اتاق انتظار ، پذیرش ، کلینیک و مراکز جراحی با
چیدمان مبلمان و دکوراسیون و نورپردازی بسیار وزین
- معماری و طراحی
داخلی آکادمی مراکز آموزشی ، کانون پرورشی فکری کودکان ، مدارس ، کلاسها ،
کتابخانه ، غرفه فروشگاه های کودکان ، مراکز فروشگاه های کودکان ، مراکز
آموزشی دانشگاهی ، با پلان های اجرایی
- معرفی آثار سه معمار کالیفرنیایی ، پروژه های ارائه شده کاربریهای متنوعی از جمله دفاتر کار ، منازل مسکونی ، رستوران ، استودیو
-
معماری داخلی ، مبلمان ، نشیمن ، آشپزخانه ، اتاق خواب ، اتاق مطالعه و
کار ، پذیرایی ، سرویس بهداشتی ، مدلهای فانتزی صندلی ، انواع کلید و پریز
برق
- معماری داخلی ، کتابخانه ، انواع مبلمان ، آشپزخانه ، سالن
بیلیارد ، اتاق خواب ، اتاق کودک ، نمای خارجی ویلا ، نشیمن ، پذیرایی ،
رستوران ، کافه ، طراحی سنتی برای کافه ، انواع فضاهای داخلی
- مبلمان ،
میز غذاخوری ، اتاق خواب ، پذیرایی ، آشپزخانه ، استخر ، فضای سبز داخل
ویلا ، حوض ، انواع مبلمان ، انواع تخت خواب ، دکوراسیون آشپزخانه ، کاربرد
چوب در دکوراسیون داخلی ( پلکان ، میز و صندلی ، کتابخانه ) ، طراحی داخلی
و نمای خارجی ویلا ، پلکان ، شومینه ، سالن بیلیارد ، سینمای خانگی ،
سرویس بهداشتی ، میز ناهارخوری ، پلکان چوبی ، کمد چوبی ، مبلمان استیل ،
نماهای مختلف شومینه ، صندلی های فانتزی ، دکوراسیون داخلی آشپزخانه ، طرح
های مختلف کابینت ، فضای سبز ، حوض آبگیر ، استخر ، سونا و جکوزی
-
معماری داخلی : نشیمن ، حمام ، دستشویی ، به همراه نورپردازی ، اتاق خواب ،
آشپزخانه ، انواع روتختی ، روبالشی ، دستمال سفره ، پلانهای داخلی ساختمان
، ناهار خوری ، انواع مبلمان و ...
به نام خدا
عنوان کتاب : اورازان
نویسنده : جلال آل احمد
تاریخ نشر : اسفند ماه 82
اورازان
مقدمه
گرچه
در عرف و سیاست و فرهنگ و مطبوعات معاصر مملکت ما یک ده در هیچ مورد بهیچ
حساب نمی آید ولی به هر صورت هسته اصلی تشکیلات اجتماعی این سرزمین و زمینه
اصلی قضاوت درباره تمدن آن همین دهات پراکنده است که نه کنجکاوی متتبعان
را می انگیزد و نه حتی علاقمندی خریداران رای وسیاستمدراران و صاحبان امر
را.چرا - گاهی اتفاق افتاده است که مستشرقی یا لهجه شناسی بعنوان تحقیق د
لهجه دورافتاده ای سری بدهات هم زده است و مجموعه ای نیز گرد آورده است ولی
غیر از آنچه مربوط بمورد علاقه اوست ، نه از مردم این دهات و نه از آداب و
رسومشان و نه از وضع معیشتشان چیزی در اینگونه مجموعه ها می توان یافت
بسیار گذرا و سرسری است.تقصیر هم از کسی نیست .ناشناخته های این سرزمین
آنقدر فراوان است که کمتر کسی حوصله می کند به چنین موضوع حقیری بپردازد و
وقت عزیز خود را درباره یک ده - یک ده بی نام و نشان - که در هیچ نقشه ای
نشانه ای از آن نیست و حتی در جغرافیاهای بزرگ و دقیق نیز بیش از دو سه سطر
بآن اختصاص داده نمی شود ، صرف کند .با اینهمه این مختصر درباره چنین
موضوع حقیری فراهم شده است.نویسنده این مختصر نه لهجه شناسی است و نه درین
صفحات بامردمشناسی و قواعد - و یا با اقتصاد سر و کاری دارد و نه قصد این
را دارد که قضاوتی درباهر امری بکند که مقدماتش درین جزوه آمده است . بلکه
سعی کرده است با صف دقتی که اندکی از حد متعارف بیشتر است یک ده دورافتاده
را با تمام مشخصات آن ببیند و از آنچه دیده است مجموعه مختصری فراهم بیاورد
، حاوی تکاپوی زندگی روزمره مردم آن ده و نشان بدهد که موضوع هرچه خلاصه
تر وحقیرتر باشد مجال دقت و تحقیق گشاده تر خواهد بود.
شاید گمان
برده شود که آنچه درین مجموعه آمده است بر آنچه در دیگر دهات ایران می گذرد
امتیازی دارد و مثلا بهمین علت جلب نظر نویسنده را کرده است .البته چنین
گمانی به خطاست . «اورازان» ده مورد بحث این مختصر - دهی است مثل هزاران ده
دیگر ایران که زمینش را با خیش شخم می زنند و بر سر تقسیم آبش همیشه دعوا
برپاست و مردمش به ندرت حمام دارند و چایی شان را با کشمش و خرما می خورند.
و اگر نویسنده این سطور آنرا برگزیده بعلت علایقی بوده است که بآنجا
داشته.«اورازان» مولد اجداد او بوده است و از نظر وابستگی های مادی و معنوی
بخصوصی که دری« گونه موارد انگیزه رفت و آمدهای ازده به شهر و از شهر به
ده می شود ، تا کنون پنج شش باری اتفاق سفری بآن ناحیه برای او دست داده
است که آخرین آنها در تابستان 1326 بوده . مجموع مدت اقامت نویسنه در آنجا
ضمن این مسافرتهای موسمی و متناوب به بیش از یکسال رسیده و تهیه این
یادداشت ها مشغولیـت ایام اقامت او در آنجا بوده است.و اکنون که ترتیبی به
آنها داده می شود و برای انتشار آماده می گردد خود نویسنده نیز نمی داند که
آنرا از چه مقوله بداند؟آیا سفرنامه است ؟ تحقیقی از آداب و رسوم اهالی
است ؟ یا بحثی درباره لهجه ای است؟ چون وقتی این یادداشتها فراهم می شده
است هیچ قصدی در کار نبوده . حتی قصد انتشار آن.و همانطور که گذشت فقط
مشغولیتی بوده است در ایام فراغتی . و برای دیگران نیز اگر بهیچ کاری نخورد
دست کم مشغولیتی برای ساعات فراغتشان خواهد بود.
بهر صورت
«اورازان» (بروزن جوکاران) ده کوهستانی از تمدن شهری دور افتاده ایست در
منتهای شرقی کوهپایه های طالقان که نه تنها از دبستان و ژاندارمری و بهداری
در آن خبری نیست بلکه اغلب اهالی هنوز با سنگ چخماق و «قو» چپق های خودشان
را آتش می کنند و برای روشن کردن اجاق ها و تنورها از چوبهایی که پنج شش
برابر یک چوب کبریت بلندی دارد و سر آن آغشته بگوگرد است استفاده می کنند .
گرچه
در کتابهای رسمی جغرافیایی سکنه آنرا در حدود 700نفر تخمین زده اند ولی در
حدود صدخانوار در آن سکونت دارند که بنا بگفته کدخدای محل در سال 1326
جمعا چهارصد و شصت نفر می شده اند .اورازان از قسمت «بالاطالقان» بحساب می
آید .این قسمت با دو قسمت دیگر میان و پایین طالقان رویهمرفته در حدود 80
پارچه آبادی وجود دارد ه هر کدام به نسبت آب و آبادانی زمین و اطراف خود
پرجمعیت تر و یا سوت و کورترند.
خود طالقان دره بزرگی است که امتداد
طولی آن از شمال شرقی به جنوب غربی است .در ته این دره از شمالی ترین نقاط
آن رودخانه محلی یعنی «شاهرود» با جریانی تند و آبی کف کرده روان است و پس
از پیمودن تمام طالقان در حدود طارم با «قزل اوزن » می پیوندد و بصورت
سفید رود از گیلان می گذرد و بدریای خزر می ریزد.
در دو دامنه جنوبی
و شمالی همین رودخانه ، دهات طالقان پراکنده است .بالا طالقان کوهستانی تر
و سردسیرتر است و هرچه بپایین طالقان نزدی بشوید بجلگه نزدیک تر می شوید .
طالقان از شمال و مغرب به تنکابن و الموت محدود است و از جنوب به ساوجبلاق
. کوههای شرقی طالقان متصل است به کوههای غربی جاده کرج به چالوس.در چنین
ناحیه ای است که اورازان قرار گرفته . در دوره بیست ساله...کوشش های برای
ایجاد جاده شوسه برای طالقان شد که از آن ببعد متروک مانده است.راهها مالرو
است و هنوز «شاهرود » بزرگترین وسیله حمل و نقل است .باین معنی که در
اواخر تابستان تمام چوبهایی را که در تمام طالقان قطع می کنند برودخانه می
اندازند و بوسیله جریان تند آب حمل می کنند .
ادامه مطلب ...
بچه های آپارتمان مسخره ش می کردن. اما اون فقط می خندید، درست مثل خود بچه
ها! قیافه و رفتارش متفاوت بود. به همین دلیل اولین بار که دیدمش کمی من و
ترسوند. برادرم می گفت:
- نزدیکش نریا! دیوونه س... دیوونه ها هم همه کار می کنن.
- مثلا چی کار؟
- چی کار؟ خب... خب معلومه... حتی آدمم می کشن.
همین باعث شد ترسم بیشتر بشه. نزدیکش نمی شدم. هر وقت تو حیاط مشغول لی لی
بازی کردن و خاله بازی با دختر همسایه بودم اون می اومد و من با عجله بساط
بازی و جمع می کردم؛ دست مریم و می گرفتم و بدو بدو از پله ها بالا می
رفتم؛ در اتاق و می بستم و با نفس هایی بریده گوشم و به در می چسبوندم تا
ببینم کی به خونه شون بر می گرده. ترسم انقدر زیاد بود که حتی به سمت پنجره
نمی رفتم تا ببینم اونجا چی کار می کنه. اجازه نمی دادم مریم هم چنین کاری
کنه. آخه امیر به من گفته بود این پسره دیوونه س و دیوونه ها آدم می کشن!
من نمی خواستم بمیرم. نمی خواستم اون پسر دیوونه که اسمش حسین بود من و
دوستم و بکشه. هر وقت صدای فریاد مادرش و تو حیاط میشنیدم، می دونستم وقت
برگشتنش به خونه ست. چون درست چند دقیقه بعد از پشت دَر، صدای قدم هاش و تو
راهرو میشنیدم.
یک روز زیر سایه ی کم ِ درخت خشک انار مشغول کشیدن نقاشی بودم که متوجه ی
صدای قدم هایی شدم. برگشتم و اونو دیدم، حسین، با یه لیوان آب در دست به
سمتم می اومد. از ترس زیاد یادم رفته بود که نفس بکشم. وقتی اونقدر نزدیکم
شد که می تونستم لبخندش و در یک قدمیم ببینم چشم هام و بستم و شروع کردم به
جیغ کشیدن. با اینکه چشم هام و بسته بودم اما تصویر لبخندش و در ذهن
داشتم. هنوز هم دارم. برادرم و دوستانش که در کوچه مشغول بازی ِ فوتبال
بودن به داخل اومدن. با شنیدن سرو صدایی چشم هام و باز کردم و امیر و دیدم
که به سینه ی حسین می کوبه و اون و به سمت عقب هل می ده.
- با خواهر من چی کار داری دیوونه؟! چی کارش کردی؟!
ادامه مطلب ...